مسائل مربوط به من همیشه بی‌اهمیت بوده

دختر آخر خانواده‌ای پرجمعیت هستم که هیچ وقت جدی گرفته نشده‌ام. مسائل مربوط به من همیشه بی‌اهمیت بوده و زمانی برای فکر کردن در موردش نبوده. اعضای خانواده هروقت که دوست داشتند من را بزرگ و خانم به حساب آوردند و هروقت دوست نداشتند، بچه و کم‌تجربه و حتی کم عقل.

هروقت کسی به خواستگاری‌ام می‌آید، کلی عیب و ایراد برایش پیدا می‌کنند و می‌گویند که اول باید خواهر بزرگ‌تر از خودت ازدواج کند!

همیشه باید حواسم باشد که خواهری بزرگ‌تر از خودم دارم، همیشه باید احساساتم را مهار کنم. کار به جایی رسیده که بعضی از اقوام هم به خودشان اجازه می‌دهند و این حرف را برایم تکرار می‌کنند که انشالله اول خواهر بزرگ‌تر ازدواج می‌کند و بعد هم تو!

من هیچ تلاشی هم برای ازدواج نمی‌کنم ولی مدام این حرف تکرار می‌شود.

دختری در آستانه‌ی سی‌سالگی هستم که از ازدواج و خانواده و زندگی بیزار شده‌ام.

? روایت ارسال شده از تهران به کارزار منع خشونت خانوادگی

@pdvcir

?? شما می‎توانید تجربیات خود از خشونت خانوادگی را به صورت حضوری، یا از طریق ایمیل pdvc.ir@gmail.com  یا ادمین کانال تلگرام کارزار @pdvci به دستمان برسانید یا آنها را با #کارزار_منع_خشونت_خانوادگی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید.