با یک تلفن مشکوک همه چیز به هم خورد
خانمی ۳۲ ساله تعریف میکرد که ۳ سال از ازدواج ما گذشته بود، همه چیز خوب پیش میرفت تا اینکه یک تلفن مشکوک به گوشی من خورد و با وجود اینکه او را نمیشناختم مدام پیام میداد که فلان جا بیا و فلان لباس را بپوش، گویی از تمام زندگی ما خبر داشت. همسرم مرا به باد کتک گرفت و گفت بگو کیه؟ کی آشنا شدی باهاش؟ ولی من گریه میکردم و میگفتم به خدا این فرد را نمیشناسم ولی او میگفت تمام نشانی لباسهایت را میدهد و میگوید با فلان لباس بیا. بارها میگفتم نمیشناسم ولی مرا زیر مشت و لگد خود انداخته بود.
روایت ارسال شده از #تهران به کارزار منع خشونت خانوادگی
#بدبینی #خشونت_جسمی
@pdvcir
?? شما میتوانید تجربیات خود از #خشونت_خانوادگی را به صورت حضوری، یا از طریق ایمیل pdvc.ir@gmail.com یا ادمین کانال تلگرام کارزار @pdvci به دستمان برسانید یا آنها را با #کارزار_منع_خشونت_خانوادگی در شبکههای اجتماعی منتشر کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.