آزار جسمی قابل دیدن و اثباته ولی آزار روحی چی؟
راستش وقتی صحبت از خشونت علیه زنان پیش میاد همه ذهنشون به سمت آزار جسمی میره، اینکه کتکش زدند، و اونم درحد بالا، مثلا حالا یه سیلی یه بار ایرادی نداره! ولی من یه جوردیگه نگاه میکنم. بنظر من آزار جسمی قابل دیدن و قابل اثبات و از لحاظ قانونی دارای دیه است؛ ولی آزار روحی چی؟
من ۸ ساله ازدواج کردم، از لحاظ فرهنگی، ایدئولوژی و رفتاری با همسرم متفاوت بودیم و هستیم. ولی من بخاطر تعصبات بیش از اندازه و در نتیجه سختگیریهای پدر و مادرم، بخاطر وعدهی حجاب آزاد همسرم و فرار از دستِ گیرهای خانوادم تن به این ازدواج دادم. خب بخاطر مسایل اجتماعی شهر کوچک و مذهبیم اجازهی رفت و آمد با همسرم در دوران خواستگاری رو نداشتم، و بعد از عقد هم مادرم از من قول گرفت سکس نداشته باشیم.
همسرم برخلاف من به هیچ عنوان به ظاهر خودش نمیرسید، بسیار شلخته و کثیف، و بشدت تمایل به تنها بودن و بیرون از جمع بودن، دوسال عقد بودیم و تو این مدت من بیشتر از اون برای با هم بودن تقلا میکردم.
توی عقد چندین بار خواسم که بگم نمیخوامش، چون شغل درستی نداره و اصلا به تیپش نمیرسه و بلد نیست به یه زن محبت کنه و همچنین انگار میل جنسی نداره (چون به مادرم قول داده بودم نمیتونسم بگم تاحالا ازم سکس نخواسه). اگه میگفتم طلاق میخوام اولین جمله این بود که خودت میخواسی و بعد هم اگر طلاق میگرفتم باید میرفتم پیش همان پدر و مادر با شرایط بدتر.
توی عروسی ماههای اول بخاطر بیتوجهیهای زیادش افسردگی گرفتم و میل به خودکشی. ولی نمیتونسم بهش بفهمونم، چون بسیار اهل مطالعه بود و هر جملهی منو میخواست تحلیل کنه و نقد کنه، و پراز شعارو ادعایم،
از لحاظ مالی بعضی وقتا ماهی ۲۰۰ هزار در آمد داشته گاهی هیچی گاهی ۷۰۰ هزار.
از لحاظ جنسی شاید ماهی یکبار یا دوماه یکبار، قبلا همش من میرفتم جلو، که خیلی اوقات دست رد به سینم میزد و خیلی وقتا دو هفته حمام نرفته بود و میخواس باهام سکس کنه (حاضر نبود بره حمام). وقتی اعتراض میکردم میگفت خودت شرایطو سخت میکنی که نمیشه همش باهم سکس کنیم، یا میگفت من وقتی ارضا میشم شیرهی وجودمه که از بدنم خارج میشه و ضعیف میشم تو میخوای من مریض و ضعیف بشم؟
من قبل از ازدواجم با وجود سختگیریهای خانوادم شاد بودم، پراز انگیزه، پراز شوق، ولی الان هیچی، خستم، میل جنسی ندارم، تمایل به حضور در هیچ جمعی رو ندارم، بخاطر شرایط مالی بدمون نتونسم فوق لیسانس بخونم، و بخاطر توجیحهای قشنگش نتونسم یه کار ثابت داشته باشم.
و خودش توی جمعها همیشه یه گوشه نشسته برای خودش یا با گوشی کار میکنه یا سرخودشو بند میکنه، اونوقت همهی آدمهای اون جمعها با توجه به این ایده که زن، مرد و میسازه به من اعتراض میکنند که چرا شوهرت از ما فراریه.
من دیگه اون آدم قبلی نیسم، یه مردهی متحرک، ولی نمیتونم ثابت کنم. حالا فرضا ثابت کنم و طلاق بگیرم، بعدش چی؟ بخاطر اینکه کار و درآمد درستی ندارم باید برگردم پیش همون پدر و مادری که بخاطر فرار از سختگیریهای دوستانهشون تن به این ازدواج دادم.
بنظر من این خشونت از آزار جسمی بدتره.
همسرم نه دست بزن داره و نه تا حالا بهم خیانت کرده و بسیار تو این قضیه قابل اعتماده ولی…
روایت رسیده از اصفهان (نجف آباد) به کانال کارزار منع خشونت خانوادگی https://t.me/pdvcir
?? شما میتوانید تجربیات خود را به صورت حضوری، یا از طریق ایمیل pdvc.ir@gmail.com یا ادمین کانال تلگرام کارزار https://t.me/pdvci به دستمان برسانید یا آنها را با هشتگ کارزار منع خشونت خانوادگی در شبکههای اجتماعی منتشر کنید.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.